رجب طیب اردوغان، رییسجمهور ترکیه در دو حوزه داخلی و خارجی گرفتار شده است. ترکیه برای حل بحرانهای داخلی نظیر کاهش ارزش پول ملی، تورم و بیکاری برسر دو راهی پیوستن به نظامهای امنیتی روسیه محور یا ترمیم رابطه با ناتو قرار دارد. در چنین شرایطی، اردوغان برای حل بحران و شاید هم فرار از آن به ایجاد بحرانهای دیگر روی آورده است. امروز برخلاف دورهای که احمد داوود اوغلو وزیر خارجه ترکیه بود و سیاست تنش صفر با همسایگان را دنبال میکرد، ترکیه ناخواسته تنش با همسایگان را به حداکثر رسانده است.
به گزارش پایگاه تحلیلی – خبری ایران بالکان (ایربا) به نقل از اعتماد، اردوغان به عنوان دبیرکل حزب عدالت و توسعه در نتیجه انشقاقهایی که در این حزب رخ داده، حرکتهای عصبی از خود نشان میدهد. سخنان روز پنجشنبه او را نباید خیلی جدی گرفت، در حالی که وی از تمامیت ارضی آذربایجان دفاع و این کشور را در بازپسگیری مناطق اشغالی یاری میرساند، نباید نادانسته تمامیت ارضی ایران را به چالش بکشد. این موضوع نباید از جانب اردوغان به عنوان رییسجمهور یک کشور دوست مطرح میشد. در سیاست خارجی، رییسجمهور ترکیه این کشور را در پروندههای متعدد و متنوعی گرفتار کرده و مشخص هم نیست که هدف از این ماجراجوییها در سیاست خارجی چیست؟ آیا اردوغان به دنبال احیای عثمانیگری است که به تاریخ پیوسته است؟ ترکیه در شرق مدیترانه، لیبی، سوریه، سومالی و قطر چه اهدافی را دنبال میکند و آیا استعداد این را دارد که همزمان در چند پرونده ایفای نقش کند؟ روند مسائل و تحولات نشان میدهد که حضور همزمان ترکیه در این عرصهها صرفا به هزینهسازی برای این کشور منتهی شده و دستاوردی برای آنکارا نداشته است. اردوغان حتی در مسائل داخلی قادر به مدیریت و حل و فصل اختلاف با شهروندان کرد این کشور که یک سوم جمعیت ترکیه را شامل میشوند هم نبوده است. در یک کشور اگر سیاست داخلی از انسجام برخوردار باشد، آن کشور در صحنه بینالمللی هم میتواند موفق عمل کند اما چون ترکیه در داخل با بحرانهای اقتصادی متعدد ناشی از شیوع ویروس کرونا و سوءمدیریت روبهرو است، تجمیع شکستها اردوغان را به سمت واکنشهای عصبی و غیردیپلماتیک در حوزه سیاست خارجی سوق داده است.
نکته دیگر این است که الزاما نباید هدف خاصی را برای این قبیل اظهارات اردوغان متصور شویم و اتفاقا باید این سخنان او را اظهارنظر فردی و نه از جایگاه رییسجمهور ترکیه بدانیم. اردوغان به خوبی میداند عاقلانه و منطقی نیست که همزمان درحالی که از وحدت و تمامیت ارضی آذربایجان حمایت میکند، تمامیت ارضی ایران را زیر سوال برده و رفتار متناقضی از خود نشان بدهد. رییسجمهور ترکیه به خوبی به قدرت ایران واقف است و میداند که ایرانی که در برابر ایالات متحده امریکا ایستاده در برابر هرکشور دیگری هم توان مقاومت و ایستادگی دارد. البته جمهوری اسلامی ایران هیچگاه نه در گذشته به دنبال تنشآفرینی و درگیری با ترکیه بوده و نه امروز چنین برنامهای دارد. ملتهای ایران و ترکیه دو دولت دوست و برادر و همدین و همسایه هستند. طبیعتا مواضع ملتها نسبت به هم دوستانه است و خواهد بود. مردم ترکیه نسبت به ایران حس دوستانهای دارند و حتی در مقطعی که روابط دیپلماتیک دو کشور با تنشهایی همراه شدهبود، این تنشها میان دولتها به مردم دو کشور تسری پیدا نکرد. نیاز ایران و ترکیه به یکدیگر به عنوان دو همسایه دوطرفه است و میبینیم که مرز دو کشور یکی از امنترین مرزها در منطقه است و بهرغم مشکلات مربوط به جداییطلبان کرد، تهران و آنکارا در سایه همکاریهای امنیتی از عهده مدیریت صحیح این مهم هم برآمدهاند.
از سوی دیگر به نظر میرسد که رییسجمهور ترکیه با حضور در مناطق آزادشده آذربایجان به دنبال نوعی بازاریابی برای نیروی کار بیکار شده خود جهت مهار بیکاری در داخل ترکیه هم بوده است. اردوغان با اظهارنظرهای احساسی در باکو تلاش کرد نقش بیشتری برای ترکیه در بازسازی مناطق آزادشده دست و پا کند که البته اگر دولت آذربایجان عاقل باشد میداند که نزدیکی ایران و آذربایجان میتواند هزینههای بازسازی را در صورت واگذاری بخشهایی از آن به ایران برای باکو ارزانتر از همکاری با آنکارا تمام کند. این نکته قابل کتمان نیست که ترکیه در بازپسگیری مناطق اشغالی به باکو کمک کرده اما اردوغان نباید گمان کند که توافق امضا شده فصلالختام است، چراکه موافقتنامه صلح باید از کانال شورای امنیت سازمان ملل جاری شده و رسمیت پیدا کند. در حال حاضر میتوان گفت که روسیه با این توافقنامه صرفا یک آتشبس میان ارمنستان و آذربایجان برقرار کرده است. هنوز مناطق مینگذاری شده میان دو کشور وجود دارند و جدا از اختلافهای سیاسی و حقوقی، مساله بازسازی هم از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. در نگاه تاریخی به ادعای اخیر اردوغان باید گفت که این مساله به ادبیاتی بازمیگردد که در دوره شوروی در آذربایجان با عنوان «حسرتهای جنوب» مطرح بود. نگاه ایدهآلیستگرایی که هیچگاه در طول تاریخ موفق هم نبود و یکبار هم با لشکرکشی ارتش سرخ مهار شد. این سیاستها هیچگاه در گذشته موفق نبوده و از شانس موفقیت در آینده هم برخوردار نیست.
ایران در همسایگی جنوب جمهوری آذربایجان کشوری قدرتمند است و درباره تمامیت ارضی خود با کشوری شوخی ندارد. میتوان گفت که سخنان رییسجمهور ترکیه بیشتر برای خشنودی مردمی بوده است که نشان بدهد ترکیه حامی همزبانان خود بوده است و نه برای تضعیف موقعیت ایران. رجب طیب اردوغان به عنوان رییسجمهور ترکیه باید سنجیدهتر رفتار کند و متوجه باشد که منطقه ملتهب ما به ناآرامیهای بیشتر نیاز ندارد. سیاست خارجی اردوغان باعث رانده شدن ترکیه از سوی اروپا شده و میبینیم که این کشور اهمیت استراتژیک خود را برای اتحادیه اروپا از دست داده است. همزمان حضور جو بایدن در کاخ سفید هم میتواند به تغییر سیاستهای ایالات متحده در قبال ترکیه منتهی شود که این مساله نیز گرفتاریهای بیشتری را برای رییسجمهور ترکیه فراهم کرده است. در آخرین تحول اعتراض ایران از طریق احضار سفیر ترکیه در تهران به وزارت خارجه بوده که کاری درخور تقدیر است و این خواسته ملت ایران بوده که نشان بدهند نسبت به وجب به وجب خاک خود حساس هستند و از آن دفاع خواهند کرد.
|