واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد ـ ایرانشناس مشهور روس ـ در نوامبر ۱۸۶۹ در سنپترزبورگ روسیه زاده شد. دوران کودکی را در خانوادة آلمانیتبار مرفهش سپری کرد و تحصیلات دبیرستانی را در ۱۸۸۷ با کسب مدال طلا به اتمام رساند. مطالعات گسترده در علوم انسانی و یادگیری زبانهای لاتینی و یونانی در دوران نوجوانی را شاید بتوان از عوامل ترغیب او به انتخاب علم تاریخ بهعنوان رشتة تخصصی خود در دانشگاه دانست. او بلافاصله بعد از اتمام دبیرستان، بهمنظور تحصیل در رشتة تاریخ کشورهای آسیای مرکزی، وارد دانشکدة زبانهای شرقی دانشگاه سنپترزبورگ شد و فارسی، ترکی و عربی را فراگرفت.
به گزارش پایگاه تحلیلی – خبری ایران بالکان (ایربا) به نقل از دانشنامه زبان و ادب فارسی، پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی در ۱۸۹۱، به پیشنهاد استادش ویکتور رومانوویچ روزن، برای توسعة معلومات خود، بارها به آسیای مرکزی و قفقاز و همچنین به پاریس، لندن، آکسفورد، هلند، اتریش، ایتالیا، بوداپست، ترکیه، بلغارستان، سوئد، نروژ، یونان، رومانی، دانمارک و مصر سفر کرد. این سفرها به گسترش فعالیتهای علمی و تحقیقات وی انجامید که عمدتاً در موضوعات تاریخ اسلام، ایران و آسیای مرکزی بود. او در زمرة شرکتکنندگان کلاسهای درس آوگوست مولر (اسلامشناس مشهور) و تئودور نولدکه (عربشناس نامی) بود.
او از ۱۸۹۶ در دانشگاه سنپترزبورگ به تدریس پرداخت. پس از تحقیقاتی گسترده و طولانی (۱۸۹۰ـ۱۹۰۰) و مطالعه نسخههای خطی و منابع اصیل، اثر بسیار مشهور «ترکستان در عهد هجوم مغول» را پدید آورد و با دفاع از آن بهعنوان رسالة دکتری، به مقام استادی دانشگاه رسید. عضو وابستة آکادمی علوم سنپترزبورگ و در ۱۹۱۲ عضو پیوستة آکادمی علوم روسیه شد. «ترکستان در عهد هجوم مغول» حاوی شرح وقایع مبتنی بر منابع اصیل فارسی و عربی است که غنای تاریخ شرق در قرون وسطی را نشان میدهد. ترجمة این اثر به زبانهای بیگانه برای او شهرت جهانی آورد و مبنای تحقیقات بعدی شد و محققان دیگر تنها به تعاریف و اصطلاحات دقیقتر پرداختند. این اثر به تاریخ آسیای قبل از حملة مغول و سرگذشت اشغال آن تا مرگ چنگیز و ادامة آن «الغبیک و دوران او» (۱۹۱۸) و به تاریخ آسیای مرکزی بعد از تیمور میپردازد.
بارتولد بسیار اصولی و سختگیر بود. وقت بسیار صرف نقد آثار نویسندگان مشرقزمین در خصوص شیوة آبیاری آسیای مرکزی کرد و آثاری همچون «اخبار در خصوص دریاچة آرال و قسمت سفلای آمودریا از دورترین زمانها تا قرن ۱۷» (۱۹۰۲) و «گذری بر تاریخ آبیاری ترکستان» (۱۹۱۴) را از خود برجای نهاد. به علاوه به بررسی آثار نویسندگان عرب روی آورد و آثاری همچون «اخبار جدید مسلمانان در مورد روسها» (۱۸۹۶) و «اخبار نویسندگان عرب» (۱۹۱۸) تألیف کرد.
بارتولد به مناسبت مطالعات عمیق در خصوص تمدن نواحی آسیای مرکزی از جمهوری ترکمنستان به دریافت نشان مورخ رسمی نایل آمد. تاریخ ترکستان او تا حملة مغول، در سال ۱۹۲۸ به انگلیسی ترجمه شد. آثاری مانند «فرهنگمسلمانی» (۱۹۱۸) «اسلام» (۱۹۱۸)، «دنیای مسلمانی» (۱۹۲۲) را در زمینه تاریخ اسلام از خود برجای گذارد و در آنها تصویر واقعی مسائل مهم تاریخ اسلام را بررسی کرد. «خلیفه و سلطان» (۱۹۱۲)، «تاریخ مطالعات شرق در روسیه و اروپا» (۱۹۱۱) و «شرح مختصر فعالیت دانشکدة زبانهای شرقی دانشگاه سنپترزبورگ از ۱۸۵۵ تا ۱۹۰۵»(۱۹۰۹) از دیگر آثار اوست.
هرچند منتقدان بارتولد معتقدند که او به سبب پرورش در جامعة بورژوازی، هیچگاه حتی در دوران شوروی، نتوانسته است نقش و اهمیت طبقات و مبارزه طبقاتی را درک کند، در آثار خود به بررسی مبارزات طبقاتی پرداخته است. او نخستین بار به وجود نظام اجتماعی ارباب و رعیتی (فئودالیسم) در ایران عصر مغول اشاره میکند و در آثار و مقالههای خود به شرح نهضتهای مردمی میپردازد: «نهضت مزدکیها، قیام دهقانان و عشایر خوزستان، به رهبری محمد مشعشع»، «قیام روستاییان سپیدجامگان»، «نهضت قرمطیان»، «قیام سنجر ملک در بخارا» و «قیام روستاییان و پیشهوران واحة بخارا» دربارة مبارزات اجتماعی مردم است.اثر تاریخی «ترکستان در عهد هجوم مغول» در مطالعات ایران قبل از انقلاب روسیه منجر به تفکیک دو رشتة علمی زبانشناسی و تاریخ در مطالعات ایرانشناسی شد. این کتاب وقایع تاریخی آسیای مرکزی قرن هفتم تا آغاز قرن سیزدهم را توصیف میکند و به پژوهش در سیر تکامل تاریخی آن سرزمین و تحقیق در علل و ریشههای پدیدهها و سازمانهای اجتماعی خاص دوران هجوم و به تأثیر فتح ماوراءالنهر به دست اعراب در حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و دینی میپردازد. مبارزات زمینداران بزرگ در قرنهای نهم تا یازدهم میلادی، در دوران حکومتهای محلی طاهریان، صفاریان و سامانیان، و نوع مالکیت سیورغال و اقطاع و موضوع از میان رفتن زمینداران بزرگ قدیم ایرانی و زمینداری به رسم اقطاع در دوران سلجوقیان را باید از کشفیات بارتولد دانست.
دیدگاه بارتولد هرگز با مکتب تاریخنگاری ایدئوگرافیک ریکرت ـ ویندل باند، پتروشفسکی و ویپر، که تاریخ را مطالعة رویدادهای تاریخی تکرارناپذیر میدانند، سازگاری ندارد. وی مخالف سرسخت نژادپرستی و اروپامحوری بود.
بارتولد در دو دهة آخر عمرش سمتهای مختلفی مانند ریاست دائمی هیأت شرقشناسان آکادمی علوم، مدیریت انستیتو ترکشناسی، ریاست آکادمی فرهنگ مادی و سردبیری مجلات مختلف، از جمله مجله ایران را به عهده داشت. بخش ایرانشناسی انستیتو ملل آسیا نیز از آغاز بر عهدة او نهاده شد. وی مقالات تخصصی متعددی در خصوص ملیتهای مختلف، از جمله «تاجیکها» (۱۹۲۵)، «قرقیزها» (۱۹۲۷) منتشر کرد. نزدیک به چهارصد کتاب و رساله و مقاله که از منابع بزرگ علوم روسیه در باب تاریخ شرق محسوب میشود، از خود بر جای گذاشت؛ بسیاری از آثار وی به زبانهای مختلف ترجمه شده است. وی در نوزدهم اوت ۱۹۳۰ در لنینگراد درگذشت.
آنچه از آثار او به فارسی ترجمه شده است، عبارت است از: تذکرة جغرافیای تاریخی ایران (۱۹۳۰، ترجمة حمزه سردادور، ۱۳۰۸ ش)، الغبیک و زمان او (۱۹۱۸، ترجمة حسین احمدیپور ۱۳۲۶ش)، آبیاری در ترکستان (۱۹۱۴، ترجمة کریم کشاورز، ۱۳۵۰ش)، خاورشناسی در روسیه و اروپا ۱۹۱۱، ترجمة حمزة سردادور۱۳۵۱ش)، ترکستان در عهد هجوم مغول (۱۹۰۰، ترجمة کریم کشاورز، ۱۳۵۳ش)، تاریخ ترکهای آسیای میانه (ترجمة غفارحسینی، ۱۳۷۶)، خلیفه و سلطان (۱۹۱۲، ترجمة سیروس ایزدی ۱۳۵۸). کسروی آثار بارتولد و از جمله «جغرافیای تاریخی ایران» را ستوده و او را ایرانشناسی صاحب «آگاهی ژرف و دانش پهناور» دانسته است.
تحقیقات بارتولد در خصوص ایران در دوران حکومت عباسیان بر سرزمینهای اسلامی، تشکیل حکومتهای محلی در آن دوران و تأثیر اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در خراسان بزرگ (آسیای مرکزی) و عراق، از جایگاه درخور توجهی برخوردار است. در آثار او زندگی اجتماعی پر از حادثه است. از جمله آثار بارتولد در این خصوص، «ایران، گذر تاریخی» (۱۹۲۶)، «مسألة شرقایران» (۱۹۱۲م)، «سنگنوشتة فارسی روی دیوار مسجد آنیسکایا مانوچه» (۱۹۱۱م)، «جایگاه مناطق ساحلی خزر در تاریخ دنیای مسلمانی» (۱۹۲۵) و «تاریخ ترکستان و ایران» (۱۹۲۲) را میتوان نام برد.
|